سه شنبه 15 اسفند 1398برچسب:, :: 23:39 :: نويسنده : ジ 4uzaN ジ
این هم از قوانین وبم: 1- از شما میخوام مطالبم رو بخونید و لذت ببرید!!!!! 2- وقتی شما مطالبو خوندید برام نظر بذارید چون من برای جمع اوری این مطالب زحمت زیادی میکشم!!!! 3- لطفا نظرات تبلیغاتی نذارید چون من تایید نمیکنم هیچ حذف شون هم میکنم 4-اگر نظری برای تبلیغ وبتون میذارید هر روز نیاید همونو دوباره بذارید چون من حذف میکنم دوستان 5-به وبم بیشتر سر بزنید و نظر بدیدچون با دیدن نظراتتتون جون میگیرم
خلاصه قوانین وبم تمومشد من همتونو دوست دارم بازم به وبم بیاید براتون ارزوی موفقییت میکنم خدایار و نگه دارتون باشه دوستان By:4uzaN نظر یادت نره ✔✔
سه شنبه 5 ارديبهشت 1396برچسب:, :: 23:11 :: نويسنده : ジ 4uzaN ジ
انگار همین دیروز بود که این وبلاگ رو درست کردم :) کلاس پنجم دبستان :) چهار سال میگذره :) چهار سالگی وبم مبارک :)) By:4uzaN نظر یادت نره ✔✔
جمعه 23 اسفند 1392برچسب:, :: 15:54 :: نويسنده : ジ 4uzaN ジ
من ایرانی نیستم چون عربها پ ندارند به پارسها میگن فارس و ما هم همینو میگیم ☼☼☼ من ایرانی نیستم چون به جای درود میگم سلام و به جای بدرود میگم خداحافظ ☼☼☼ من ایرانی نیستم چون به جای اینکه به کورش بگم کورش بزرگ میگم کورش کبیر ☼☼☼ من ایرانی نیستم چون نمیدونم روز کورش بزرگ کی هست ( 7 آبان ) و این روز فقط درتقویم ایران نیست ☼☼☼ عربها به ما آموختن به جای خوراک بگوییم غذا در حالی که خودشان به پیشاب شتر میگویند منبع : http://hadiazizi.loxblog.comBy:4uzaN نظر یادت نره ✔✔
جمعه 23 اسفند 1392برچسب:, :: 15:47 :: نويسنده : ジ 4uzaN ジ
منبع : http://hadiazizi2.loxblog.comBy:4uzaN
نظر یادت نره ✔✔
جمعه 23 اسفند 1392برچسب:, :: 15:44 :: نويسنده : ジ 4uzaN ジ
پسر بچه ای یک برگه کاغذ به مادرش داد. مادر که در حال آشپزی بود،دست هایش را با حوله تمیز کرد و نوشته را با صدای بلند خواند. او نوشته بود؛ صورتحساب کو تاه کردن چمن باغچه: 5000 تومان،مراقبت از برادر کوچکم: 2000 تومان ،نمره ی ریاضی خوبی که گرفتم 3000 تومان، بیرون بردن زباله : 1000 تومان. جمع بدهی شما به من : 11000 تومان. مادر نگاهی به چشمان منتظر پسرش انداخت و چند لحظه خاطراتش را مرور کرد. سپس قلم را برداشت و پشت برگه ی صورتحساب نوشت: بابت 9 ماه بارداری که در وجودم رشد کردی،هیچ. بابت تمام شب هایی که به پایت نشستم و دعا کردم،هیچ. بابت تمام زحماتی که در این چند سال کشیدم تا بزرگ شوی،هیچ. بابت غذا،نظافت تو،اسباب بازی هایت،هیچ. و اگر شما این ها را جمع بزنی خواهی دید که: هزینه ی عشق واقعی من به تو هیچ است. وقتی پسر آنچه را که مادرش نوشته بود خواند،چشمانش پر از اشک شد و در حالی که به مادرش نگاه می کرد، گفت: " مامان ... دوستت دارم" آنگاه قلم را برداشت و زیر صورتحساب نوشت: قبلا به طور کامل پرداخت شده.
پنج شنبه 17 بهمن 1392برچسب:, :: 22:15 :: نويسنده : ジ 4uzaN ジ
emruz behtarin khabar donYa ro behem dadan :D fafa yani khaharam dare miad bushehr :O Aaaaaaaaaaaaalie :D farda saat 8 miad bushehr :D ayyyy ghalbam :D By:4uzaN نظر یادت نره ✔✔
دو شنبه 7 بهمن 1392برچسب:, :: 11:11 :: نويسنده : ジ 4uzaN ジ
چهار شنبه 2 بهمن 1392برچسب:, :: 21:38 :: نويسنده : ジ 4uzaN ジ
پری جونم خیلی حالم بده از وقتی که فهمیدم از هم جدا میشیم فقط گریه کردم یعنی دارم دیوونه میشم چیجوری تحمل کنم خیلی دوست دارم دلم خیلی برات تنگ میشه By:4uzaN نظر یادت نره ✔✔
جمعه 20 دی 1392برچسب:, :: 18:1 :: نويسنده : ジ 4uzaN ジ
|